محرم راز: قرار

۱۳۸۹ بهمن ۱۶, شنبه

قرار

قرارمان فصل انگور :
شراب كه شدم بيا ...
تو جام بياور
و من جان ...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

دل نوشته ها

« وَإِذَا سَمِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُواْ مِنَ الْحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ » ﴿۸۳﴾

« و چون آنچه را به سوى اين پيامبر نازل شده بشنوند مي‏بينى بر اثر آن حقيقتى كه شناخته‏اند ، اشك از چشمهايشان سرازير مي‏شود مي ‏گويند پروردگارا ما ايمان آورده‏ايم پس ما را در زمره گواهان بنويس. »

حضرت امام رضا(ع) می فرماید:

حضرت امام حسن(ع) هنگام وفاتشان گریه می نمودند، عرض کردند:«ای فرزند رسول خدا (ص) شما که با پیغمبر نسبتی داری و دارای مقامهای عالی می باشید و بیست بار پیاده به حج رفته اید وسه بار تمام دارایی خود را در راه خدا، بخشش کرده اید چرا گریه می کنید؟»

حضرت امام حسن(ع) فرمود:«أبکی لهول المطلع و فراق الأحبه».( از هراس و ترس مطلع، و دوری دوستان می گریم.

علامه مجلسی در بحارالانوارمی نویسد: مراد از(مطلع) ایستادن در پیشگاه عدل خداوند در روز قیامت، و مشاهده نمودن گرفتاریهای گوناگون پس از مرگ است.

محرم راز

۱۳۸۹ بهمن ۱۶, شنبه

قرار

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

پست های پرطرفدار

کل نماهای صفحه

دنبال کننده ها